سفارش حاج قاسم به علما چه بود؟
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۴۴۳۲۸
چهار سال از شهادت حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس فرمانده حشدالشعبی عراق در فرودگاه بغداد می گذرد ولی هر روز عطش شیفتگان و دوستداران برای شناختن سردار دل ها بیشتر می شود. گویی هر چه از زمان شهادت سیدالشهدای مقاومت می گذرد، غبارهای گمنامی این سردار بیشتر کنار می رود و مردم هر روز با یکی از ویژگی ها و هنرهای او انس می گیرند؛ از هنر مردمداری و اخلاص گرفته تا رشادت و ولایتمداری؛ از شب زنده داری زاهدانه در شب ها و غرش های طوفانی در میدان های رزم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینک در آستانه سالگرد شهادت پای صحبت های حجت الاسلام علی شیرازی جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح نشستیم و این دوست قدیمی حاج قاسم از سلوک و رفتار دوست و مرادش گفت که چگونه دل در گروی فرزندان شهدا می سپرد و چگونه به رهبرش عشق می ورزید. مشروح این سخنان را بخوانید:
اگر بخواهیم شخصیت و مکتب شهید سلیمانی را ترسیم کنیم بیش از صد ویژگی شاخص در وجود این شهید بزرگوار وجود دارد که یکی از این شاخص ها نگاه حاج قاسم به مردم و مردمداری اوست. وقتی پای مردم در میان باشد، حاج قاسم خودش را نمی بیند. گذشتن از جان به خاطر مردم برای او آسان است و این نکته را در وصیت نامه این شهید بزرگوار می بینیم که می گوید جان من هزاران بار فدای مردم باد.
هنر حاج قاسم در مردمداری
علت عشق حاج قاسم این است که همه هستی و عزت و نفوذ خود در ایران و دنیا را از مردم می داند. حاج قاسم در نامه ای برای مردم کرمان نوشت اگر شما مردم به من اعتماد نمی کردید و فرزندان خود را در لشکر ثارالله و قبل از آن، در تیپ ثارالله نمی فرستادید، قاسم، قاسم نمی شد. او این اعتقاد را با تمام وجودش بیان می کند و شعار هم نمی دهد. در جبهه و بعد از جنگ در جنوب شرق و سوریه و عراق نیز همین اعتقاد را دارد. هنر حاج قاسم در مدیریت این بود که فاطمیون یعنی بسیج افغانستان، بسیج پاکستان، بسیج سوریه، حشد الشعبی و بسیج عراق، بسیج یمن، بسیج فلسطین و لبنان را شکل داد که همه این ها گروه های مردمی هستند.
بیشتر بخوانید سفارشهای حاج قاسم به مردم کرمان+ فیلم سفارشهای حاج قاسم به سیاسیون+ فیلم فرزندانتان را با شهدا آشنا کنید+ فیلم وقتی سلاح را برای دفاع از دین به دست گرفتم+ فیلم
حاج قاسم کسی بود که لشکر ثارالله را شکل داد و کسی بود که در سوریه در مقابل داعش ایستاد ولی معتقد بود مردم شکل دهنده حرکتی هستند که عزت حاج قاسم را ترسیم می کند. او فرمانده این میدان است و نیروهایش مردم هستند. وقتی قرار است حاج قاسم با این نگاه عمل کند، قدردان این مردم است. گاهی ما با رای مردم قدرت می گیریم ولی توجه به مبدا نمی کنیم که چه کسی به ما رای داد که در این جایگاه نشستیم. هنر حاج قاسم توجه به این نکته بود و نامه حاج قاسم به مردم کرمان به نوعی تقدیر از مردم این استان بود.
نگاه حاج قاسم این است که مردم ارباب هستند و او نوکر و خادم. وقتی امام می فرماید شما نوکر و خادم مردم هستید؛ پس در رفتار باید نشان بدهیم که حاج قاسم این را در رفتار نشان می دهد. زمانی که حاج قاسم پس از تشییع پیکر یکی از شهدای مدافع حرم در شهرک شهید محلاتی سوار خودرو شد تا برود، چند نفر کنار خودروی او آمدند و به شیشه خودرو زدند. به هر حال مسائل حفاظتی را هم باید درنظر گرفت ولی حاج قاسم گفت خودرو را نگه دارند و به جای این که شیشه را پایین بکشد، پایین آمد تا ببیند چه کار دارند.
در کرمان گاهی تا ساعت یک نیمه شب مردم به حاج قاسم مراجعه می کردند و هر بار که از کرمان به تهران می آمد، با کوله باری از نامه بود. حاج قاسم به حرف مردم گوش می کرد و روی همه نامه ها دستور می نوشت و به وزارتخانه ها یا قوه قضاییه یا دفتر رهبر انقلاب نامه می زد. برخی به او می گفتند فلان اداره به نامه شما توجهی نمی کند ولی او می گفت من آبرویم را برای مردم می خواهم و اگر آبرویم برود اشکالی ندارد.
در قنات ملک قرار است حاج قاسم مراسم مادر خود را برگزار کند. از نظر امنیتی باید جلسه کنترل می شد. حفاظت سپاه با قرار دادن گیت می خواست مردم را بازرسی کند و مسئولان سپاه می دانستند که برخورد حاج قاسم چگونه است. لذا گیت را با فاصله گذاشتند تا حاج قاسم متوجه نشود ولی او متوجه شد و به آنها دستور داد تا گیت را جمع کنند و گفت نباید مردمی که از راه های دور آمده اند تا به او تسلیت بگویند، اذیت شوند.
او نسبت به خانواده شهید هم اینگونه بود. یعنی همان نامه ای که به مردم کرمان دارد، به شهدای لشکر ثارالله دارد و با اسم تک تک شهدا می آورد و می گوید قاسم با شما قاسم شد. شما جنگیدید؛ من نبودم. هنر حاج قاسم این بود که همیشه دیگران را می دید نه خودش را؛ شهدا و رزمندگان و مردم را می دید.
آشپزی حاج قاسم برای خانواده های شهدا
پس از عملیات کربلای پنج در فروردین ۶۶ بعضی از فرماندهان در اهواز با خانواده مستقر بودند و گرچه نیمی از فرماندهان لشکر ثارالله در عملیات کربلای پنج به شهادت رسیده بودند ولی حاج قاسم فرماندهان را با خانواده به سد دز دعوت کرد و کنار سد دز منطقه ای تقریبا خنک را انتخاب کرد. او فرمانده لشکر بود و می توانست آشپز لشکر را بخواهد تا غذا بپزد ولی خودش گوسفندی را ذبح کرد و خودش غذا را پخت و از خانواده ها پذیرایی کرد.
خطاپوشی حاج قاسم
اگر یک فرمانده خطا می کرد، حاج قاسم برای حفظ او، تمام قد، می ایستاد و می گفت اینها در جنگ بودند. او می گفت من در والفجر و کربلای پنج که شدیدترین عملیات جنگ بود دیدم که این ها زیر گلوله ها دوام آوردند و جنگیدند. این ها پای انقلاب ایستادند و من هم پای اینها می ایستم. حاج قاسم معتقد بود اگر فردا هم اتفاقی برای کشور بیافتد اینها وارد میدان می شوند. حالا اگر خطایی کند و حتی اگر برخی در فتنه ۸۸ می افتادند، دستشان را می گرفت و آنها را از فتنه بیرون می کشید و از طرف دیگر فرماندهان نگاه ویژه ای به حاج قاسم داشتند ولو از نگاه سیاسی به این نتیجه رسیده بودند که مثلا در این انتخابات بناست تقلب شود ولی وقتی حاج قاسم می گفت بیا بیرون، به عنوان پدر حرف او را گوش می کردند.
فرزندان شهدا را بیشتر از فرزندان خود دوست داشت
رفتارش با خانواده های شهدا نیز اینگونه بود. حاج قاسم، همسر و فرزندان خود را خیلی دوست داشت. او می گفت وقتی سوریه و عراق و لبنان هستم و کمتر به خانواده سر می زنم، برای آن ها نامه می نویسم که بدانند من دوستشان دارم ولی اگر امر بین فرزند خود و فرزند یک شهید دایر باشد، فرزند شهید را انتخاب می کند.
من یک بار ندیدم در لشکر ثارالله در اتاق حاج قاسم که با فرزند خود غذا بخورد ولی بارها دیدم که با فرزند شهید غذا می خورد. وقتی به کرمان می رفت حتما باید به خانواده شهید سر بزند فقط برای لشکر ثارالله هم نیست. همین ارتباط با خانواده شهدای مدافع حرم را می بینیم. هر لحظه ای که فرصت می کرد به خانواده شهدا سر می زد و فرزندان شهدا او را بابا یا عمو صدا می زدند. بعد از شهادت حاج قاسم فرزندان شهدا بارها به من پیام دادند یا زنگ زدند که ما امروز یتیم شدیم . تا حاج قاسم بود ما احساس یتیمی نمی کردیم.
عشق فرزندان شهدا را به حاج قاسم بارها در جلسات می دیدم. من معتقدم فرزند شهید هم حاج قاسم را بیشتر از پدر خود دوست داشت. بعد از شهادت حاج قاسم و تشییع، نیم ساعت قبل از اذان صبح در گلزار شهدای کرمان دیدم در کنارم دختر یک شهید خودش را به کنار مزار خالی حاج قاسم رسانده و هنگامی که پرسیدم چگونه وارد گلزار شهدا شدی گفت در این سرما از شب تا صبح ایستاده ام تا مبادا عمو دفن شود و من نباشم. این دختر شهید به همراه دختران شهید شیخ شعاعی تا صبح ایستادند و من عشق این فرزندان شهدا و ارتباط قلبی آن ها را با حاج قاسم بارها دیده بودم.
وقتی به فرزند شهید اینگونه نگاه می کند. گاهی با فرزندان خود به کوه می رفت. چند فرزند شهدای کرمان به تهران آمده بودند تا به دیدار رهبری بروند. قرار بود بعد از ملاقات با رهبر معظم انقلاب همان شب به کرمان برگردند برخی از فرزندان شهدا درخواست دیدار با حاج قاسم را داشتند و وقتی به حاج قاسم زنگ زدم و درخواست آنان را گفتم گفت آن ها را به منزلم بیاورید ولی وقتی به منزل حاج قاسم رفتیم دیدیم که او خانه بود. وقتی فهمید قرار است همان شب برگردند، گفت امشب خانه من بمانند. فردا صبح که به خانه حاج قاسم رفتم تا به نیروی قدس برویم در مسیر گفت دیشب با فرزندان شهدا با پای پیاده تا امام زاده پنج تن که یک کیلومتر راه بود رفتیم و زیارت کردیم و برگشتیم و با هم شام خوردیم و تا نیمی از شب با هم حرف زدیم.
دیدار با جانباز در وقت اضافه
سال ۹۱ در نیروی قدس جلسه بودیم از هفت صبح تا هفت شب جلسه داشتیم. ساعت هفت شب که دو ساعت از اذان مغرب گذشته بود، اعضای جلسه گفتند بقیه جلسه را فردا برگزار کنید. جلسه به فردا موکول شد. روز بعد قبل از ساعت هفت وارد اتاق حاج قاسم شدم تا با هم برویم که به من گفت دیشب که همه رفتند، به نجف آباد اصفهان رفتم تا آقای توبه ای ها جانباز دفاع مقدس را ببیند و تا نصف شب آنجا بودم و همان نصف شب راه افتادم تا صبح به جلسه برسم.
اگر فرزند شهیدی در سپاه تخلفی می کرد و قرار بود رسیدگی کنم حاج قاسم به من می گفت حواست باشد اگر من و تو هم پدر نداشتیم اینگونه بودیم و اگر تخلفی می کند ما مقصریم که به او توجه نکرده ایم.
عکس یادگاری حاج قاسم با افراد بدحجاب
بارها در فرودگاه می دیدم که گاهی کلاه خود را پایین تر میگذاشت تا کسی او را نشناسد. یک بار روی صندلی نشسته بودیم که یک نفر متوجه حضور سردار شد. خانم های کم حجاب به حاج قاسم گفتند اجازه می دهید با شما عکس بگیریم. حاج قاسم گفت اگر با این قیافه کنار من بایستید و عکس بگیرید آبروی مرا می برید. روسریتان را درست کنید بعد عکس بگیرید. یک بار مشهد بود که من همراهش نبودم ولی برای من تعریف کرد که می خواست به حرم برود ولی مردم فهمیدند و به سرش ریختند به طوری که داخل آینه رفت و در جایی نشست که کسی به او دسترسی نداشته باشد تا بتواند زیارت نامه بخواند.
این عشق برخاسته از اخلاص او بود. اگر برای خودش کار می کرد؛ مردم اینگونه به او عشق نمی ورزیدند. در روایت آمده است اگر کسی متواضع بود و خودش را ندید و خالص بود، جایگاه او را بلند می کنند. حاج قاسم خودش را ندید و شهید و رزمنده و مردم را دید. البته در میدان جنگ ابهت داشت و اگر یک فرمانده مرتکب خطایی می شد، با او برخورد می کرد ولی اگر در میدان تشری به فرمانده می زد، بعدا دست او را هم می بوسید.
در کربلای پنج که دشمن شدیدترین آتش را می ریخت، خودروهای ترابری در جاده به صف بودند و می دیدیم که رزمندگان به شهادت می رسند. در این وضعیت حاج قاسم به عنوان فرمانده به آقای حسین زاده مسئول مهندسی لشکر ثارالله گفت اگر تو می توانستی خاکریز را محکمتر بزنی و سنگر را محکمتر بسازی و نساختی و در نتیجه آن رزمندگان کشته شوند، روز قیامت یقه تو را می گیرم.
پیشقدم در میدان های سخت
گاهی حاج قاسم اجازه نمی داد نیروها جلوتر بروند. در جلولای کردستان عراق عملیاتی علیه داعش بود که حاج قاسم جایی را مشخص کرد و به من اجازه نداد جلوتر بروم و به فرماندهان هم گفت حق ندارید جلوتر بیایید ولی خودش رفت. یکی از مسئولان نیروی قدس گفت چرا خودش به میدان می رود ولی به ما اجازه نمی دهد. او حاضر است خودش برود و نیرویش بماند که بارها این مساله را در جنگ دیدیم. در سوریه حتی جلوتر از نیروی اطلاعاتی می رفت و می گفت مردم فرزندان خود را به من سپرده اند و این رزمندگان دست من امانت هستند.
وقتی می بیند فرودگاه حلب در محاصره است و جان نیروها در فرودگاه در خطر است. او می داند محاصره یعنی چه و از قدرت داعش هم خبر دارد و احتمال می دهد که بالگردش را هدف قرار دهند ولی احساس می کند که فرزند خودش در محاصره است و لذا خود را به آب و آتش می زند تا در فرودگاه حلب بنشیند و جان نیروها را نجات دهد. همین عشق را به مرد نبل الزهرا و فوعه و کفریا داشت. او حتی خودروی خود را در اختیار مردم گذاشت تا جان آن ها را از داعش نجات دهد.
بنا نبود پیکر حاج قاسم در کاظمین تشییع شود ولی مردم به خیابان ها آمدند و حاج قاسم را تشییع کردند. مردم در کربلا و نجف هم میزبان او شدند. وقتی قرار شد پیکر حاج قاسم در مشهد تشییع شود، مردم گفتند در خوزستان هم باید تشییع شود. چون هشت سال در این سرزمین جنگیده بود و در زمانی هم که سیل آمد، حاج قاسم تمام توان جبهه مقاومت را به پای مردم آورده بود. مردم از شهرهای مختلف با من تماس می گرفتند و می گفتند اگر قرار است پیکر حاج قاسم در کرمان تشییع شود، در شهرهای قم، کاشان، اصفهان، یزد و همه استان ها هم تشییع شود.
آن سالی که پیکر شهدای غواص را به کرمان آوردند، یک انقلاب در کشور ایجاد شد. قرار بود شهدای غواص را تشییع کرده و به مصلای کرمان بیاورند و من سخنرانی کنم ولی جمعیت به اندازه ای بود که یک ساعت و نیم طول کشید تا سخنرانی من شروع شود. حدس مسئولان این بود که جمعیتی به اندازه تشییع شهدای غواص در تشییع حاج قاسم شرکت خواهند کرد. در کرمان از برخی افراد سوال می کردم که از کجا آمده اند. یکی می گفت خوزستان بوده ولی به مشهد و قم و کرمان هم آمده بود.
حاج قاسم در ولایتمداری به باور قلبی رسیده بود
هنوز عظمت حاج قاسم مشخص نشده و سال ها باید بگذرد. عشق حاج قاسم به امام (ره) یک عشق ویژه بود. همین عشق را به مقام معظم رهبری داشت ولی معتقدم این عشق در وجود حاج قاسم پله به پله رشد کرد. قرآن می فرماید حضرت ابراهیم به خدا گفت می خواهد زنده شدن مردگان را ببیند، خدا سوال می کند آیا نمی دانی. ابراهیم گفت می دانم ولی می خواهم باور قلبی داشته باشم. حاج قاسم در ولایتمداری به باور قلبی رسیده بود. در جنگ ۳۳ روزه که دو هفته از جنگ گذشته بود سیدحسن نصرالله و حاج قاسم و عماد مغنیه همه نگران بودند که چه خواهد شد. رهبر انقلاب فرمودند به سیدحسن بگویید شما با آمادگی وارد جنگ شده اید. نگران جنگ نباشد پیروز جنگ شمایید.
حاج قاسم به من گفت که آقا فرمودند نه تنها پیروز این جنگ هستید که در منطقه قدرتمند می شوید. حاج قاسم به من گفت کاش رهبر انقلاب این جمله را نفرموده بودند و اگر اینچنین نشد، چه! در واقع به رهبر انقلاب ایمان دارد، پیروی هم می کند ولی از طرف دیگر به دنبال حفظ عظمت رهبری است و اگر رهبر انقلاب سخنی گفتند که نشد، چه باید کرد ولی حاج قاسم به جایی می رسد که می گوید اگر رهبر انقلاب گفتند می شود، رد خور ندارد و این همان باور قلبی است. حاج قاسم به من می گفت من چیزی در رهبر انقلاب دیده ام که نمی توانم از او دل بکَنم. رهبر می گوید بشار نمی رود، پس نمی رود و کسی که به ولی فقیه ایمان داشته باشد که حرفی بدون خطا می زند، با تمام وجود برای اجرای حرف رهبر به میدان می آید.
حاج قاسم در خانوک یک سخنرانی در سال ۸۹ دارد که قسم می خورد و می گوید والله من همه علمای جهان اسلام را دیده ام ولی هیچکس را مثل آقا ندیدم. گاهی با هم به قم و منزل مراجع می رفتیم. در منزل یکی از مراجع بودیم که حاج قاسم به من گفت اینجا می توان فهمید که رهبر انقلاب کیست! این مرجع تقلید در قم است و رئیس کشور نیست ولی بانک مرکزی و کل امکانات کشور در اختیار رئیس کشور است درحالی که کشور در دست آقاست. اتاق مسئولان چگونه است؟ کشور در دست امام (ره) بود و پول بیت المال هم نمی خواستند.
حاج قاسم همه عظمت آقا را در زندگی شخصی، کتابخانه، گفتار، رفتار و پیش بینی های رهبر انقلاب دیده بود. در دیدار مراجع قم که یک سال قبل از شهادتش بود به منزل ۶ مرجع و فقیه رفتیم. آن روز نخواستم به خودم بقبولانم ولی امروز می گویم حاج قاسم آن روز همه این کارها را کرد؛ چون می دانست که دارد می رود. بعضی از خاطرات خصوصی خود را به من گفته که نوشته ام. آن روز به من گفت هرچه می گویم، بنویس. به مراجع رو کرد و گفت اگر می خواهید اسلام بماند، باید جمهوری اسلامی بماند، اگر می خواهید جمهوری اسلامی بماند باید ولایت فقیه بماند. اگر می خواهید ولایت فقیه بماند، باید آقای خامنه ای بماند و اگر می خواهید آقای خامنه ای بماند باید همه شما پشت سر آقای خامنه ای حرکت کنید.
هنر بزرگتر حاج قاسم در ملاقات با مراجع
حاج قاسم در وصیت نامه هم این مطلب را آورده است ولی هنر بزرگتر این است که رو در رو به مراجع تقلید بگویید که پشت سر این آقا بایستید و اگر دنیا و آخرت می خواهید، پشت سر رهبر حرکت کنید و دین با این رهبر می ماند و مردم با این آقا، اسلام را حفظ می کنند. این عشق حاج قاسم به ولایت فقیه است.
نصرالله: ارتباط حاج قاسم با سیدحسن نصرالله رفاقت قلبی بود؛ مثل دو برادر. سیدحسن نصرالله به حاج قاسم عشق می ورزید و حاج قاسم هم به سیدحسن عشق می ورزید. با هم که بودند نگاه و رفتارشان عاشقانه بود ولی حاج قاسم ویژگی خاص داشت که شاید مانند نداشته باشد. او جلوتر از هیچ روحانی راه نمی رفت. یک بار جلوی من راه نرفت. بارها با هم به جلسه می رفتم و خودم را پنهان می کردم تا او برود ولی می ایستاد تا من بیایم. فاصله من با حاج قاسم از زمین تا آسمان بود ولی او احترام به عمامه می گذاشت و فرقی نمی کرد که مسئول باشد یا غیر مسئول به ویژه سید. سیدحسن یک مجاهد و رزمنده میدان جنگ با اسراییل هم هست و این احترام خاص حاج قاسم به سیدحسن بود ولی سیدحسن هم همیشه می گفت حاج قاسم فرمانده ماست. عماد مغنیه و ابومهدی می گفت حاج قاسم فرمانده ماست و لی حاج قاسم هم همیشه می گفت ابومهدی فرمانده من است؛ سید حسن فرمانده من است. این عشق دوطرفه بود اما آن تواضع حاج قاسم را به خوبی می توانستیم ببینیم.
فرهنگ ایثار و شهادت ۰ نفر محمدرضا جعفرملک برچسبها دفاع مقدس کرمان گروه تروریستی داعش قم مقام معظم رهبری قنات ملک سید حسن نصرالله گلزار شهدای کرمان قوه قضاییه قاسم سلیمانی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلحمنبع: ایرنا
کلیدواژه: دفاع مقدس کرمان گروه تروریستی داعش قم مقام معظم رهبری قنات ملک سید حسن نصرالله گلزار شهدای کرمان قوه قضاییه قاسم سلیمانی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح قاسم سلیمانی دفاع مقدس کرمان گروه تروریستی داعش قم مقام معظم رهبری قنات ملک سید حسن نصرالله گلزار شهدای کرمان قوه قضاییه قاسم سلیمانی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح رزرو هتل نزدیک حرم امام رضا حاج قاسم به من اگر می خواهید لشکر ثارالله فرزندان شهدا هنر حاج قاسم حاج قاسم ولی حاج قاسم فرزندان خود رهبر انقلاب حاج قاسم حاج قاسم حاج قاسم حاج قاسم حاج قاسم مردم کرمان کربلای پنج فرزند شهید تشییع شود باور قلبی او می گفت من گفت یک بار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۴۴۳۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوری قزلجه: ریاست قالیباف از بیرون مجلس حمایت میشود /طرحهای «صیانت» و «شفافیت» سفارش شده بودند /نگران رادیکالهای مجلس آینده نیستم
فرشته صائمی؛ «برخی طرحهای مجلس یازده سفارشی بودند»، «اصلاح قانون انتخابات مجلس نیاز به اصلاح دارد»، «طرحها و لوایح مجلس یازدهم برای جامعه مشکل به وجود آورد» و... اینها نکاتی است که غلامرضا نوری قزلجه در «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین در واکاوی عملکرد مجلس یازدهم بیان می کند و آنها را شاخصی می داند که مجلس دوازدهم نباید بر آن سبک و سیاق فعالیت کند.
رئیس فراکسیون مستقلین مجلس دوازدهم در قسمتی از این گفتگو به ویژگیهای رئیس آینده مجلس اشاره میکند و فرماندهی و ریاستی نبودن را از جمله ویژگیهای رئیس مجلس آینده قلمداد میکند. نوری قزلجه موضعگیری داوطلبین ریاست مجلس برابر تحریمها را از جمله فاکتورهای مهم برای انتخاب رئیس مجلس در نظر میگیرد.
حضور پررنگ رادیکالها از جمله نکاتی است که نوری قزلجه در مورد مجلس دوازدهم مطرح میکند. او که از جمله نمایندگان مجلس یازدهم است که در مجلس دوازدهم نیز حضور دارد، ضمن استقبال از حضور طیفهای مختلف در مجلس میگوید بابت حضور رادیکالها در مجلس ترس و نگرانی ندارد.
از دیگر نکات مهم در گپ و گفت با نوری قزلجه اشاره او به برخی طرح های سفارشی در مجلس یازدهم بود. او می گوید طرح هایی چون شفافیت، صیانت یا اصلاح قانون انتخابات از بیرون به مجلس سفارش شده بود.
«بخش اول» از گفتگو با غلامرضا نوری قزلجه، رئیس فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم چند روز پیش با تیتر «دولت یا قوه قضاییه میتوانند لایحه عفاف و حجاب را پس بگیرند /۳۰۰ تحقیق و تفحص؟! شورش را در آوردند» منتشر شد.
در ادامه «بخش دوم» گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با غلامرضا نوری قزلجه، رئیس فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم را میخوانید؛
******
*آقای نوری قزلجه! پیشبینی شما از وضعیت فراکسیونها در مجلس دوازدهم به چه صورت است؟ برخیها بر این عقیدهاند که مجلس دوازدهم فراکسیون اکثریت ندارد، به نظر شما در این شرایط فراکسیون مستقل تا چه اندازه قدرت مانور دارد؟
حدود یک ماه دیگر مجلس دوازدهم شکل میگیرد و فراکسیونهای سیاسی، یکی از آن ارکان اصلی هستند، هنگام شروع مجلس و حتی یک مقدار قبل از شروع رسمی مجلس، فعالیت خود را شروع میکنند. نکته مورد توجه این است که با وجود اینکه هنوز انتخابات دور دوم مجلس انجام نشده اما فعالیتهایی برای شکلگیری فراکسیونهای سیاسی مجلس صورت گرفته است.
در مجلس دوازدهم، فراکسیون اکثریت مطلق نداریمبه طور کلی در مجلس دوازدهم فراکسیون اکثریت مطلقی وجود نخواهد داشت چراکه انتخابات این مجلس متفاوت از مجالس گذشته شد و نتیجهای رقم خورد که شاید برای طراحان، فعالان یا دستاندرکاران قابل پیشبینی نبود، به این معنی که نتیجه متفاوتی داشت، به همین دلیل فراکسیونهای متفاوتی شکل میگیرند و احتمالاً پنج فراکسیون سیاسی در این مجلس شکل بگیرد.
بنابراین لاجرم باید یک مجلس تعاملی باشد و برعکس مجلس یازدهم که یک فراکسیون اکثریت مطلق وجود داشت و در شکلگیری ارکان مجلس یا موقعیتها و حتی فعالیتهای روزمره توجه زیادی به فراکسیون اقلیت اما برعکس در مجلس دوازدهم باید ائتلافی بین فراکسیونها صورت بگیرد که اکثریتی برای انتخاب رئیس و هیات رئیسه شکل بگیرد. بنابراین لاجرم باید یک مجلس تعاملی باشد. در مجموع تعامل بین فراکسیونهای مجلس دوازدهم از مجلس یازدهم که فراکسیون اکثریت مطلق داشت و توجهی به صدای اقلیت نداشت، بهتر خواهد بود.
حدود ۹۰ نفر از نمایندگان مجلس دوازدهم مستقل هستند*چه تعدادی از نمایندگان مستقل به مجلس دوازدهم راه پیدا کردند؟
تعداد نمایندگان مستقل، گرایشهای اعتدالی و بعضاً هم اصلاحطلبی در مجلس دوازدهم حدود دو برابر مجلس یازدهم هستند، یعنی حدود ۸۰ تا ۹۰ نفر هستند، البته انتخابات دور دوم مجلس دوازدهم را پیشرو داریم و نمیشود به عدد دقیق اشاره کرد.
فراکسیون مستقلین در انتخابات ریاست مجلس تاثیرگذار خواهد بود* مشخصاً گفته میشود که قالیباف و متکی برای ریاست مجلس بر روی مستقلین سرمایهگذاری میکنند، آیا تاکنون با شما تماس گرفتهاند؟
خیر، هنوز با بنده تماسی که مبنای آن برای انتخاب رئیس مجلس باشد، انجام نشده است. طبیعتاً تماسها وجود دارد چراکه ما همکارانی هستیم که در صحنه سیاسی کشور فعالیت میکنیم، ارتباطاتی داریم اما از طرف افراد مذکور هنوز موضوع درخواست برای کمک به ریاست باز نشده اما با توجه به ترکیب تعداد اعضای فراکسیونهای سیاسی مجلس، فراکسیون مستقلین از تاثیرگذارترین آنها خواهد بود، مخصوصاً که این فراکسیون از انسجام درونی برخوردار است، طبیعتاً اثرگذاری بیشتر خواهد داشت و در مقایسه با فراکسیونهای مقابل بیشتر مورد اعتماد خواهد بود.
البته با عنوان مستقلین جلسهای تکمیلی که بتوانیم نام فراکسیون را انتخاب کنیم، برگزار نکردیم. اگر لفظ مستقلین را استفاده میکنیم به این دلیل است که اغلب منتخبین تحت عنوان مستقل در انتخابات مجلس دوازدهم شرکت کردند.
اسم آقاتهرانی از بیرون مجلس، برای ریاست مجلس مطرح بود*علاوه بر قالیباف و متکی که نام آنها آورده شد، به نظر شما داوطلبین احتمالی رئیس مجلس چه کسانی هستند؟
گاهی بعضی از اسامی را میشنویم. برای مثال نام آقایان رسایی، متکی، قالیباف و ذوالنوری را به عنوان داوطلبین ریاست مجلس شنیدم، البته اوایل بحث آقاتهرانی هم در محافل، هم در مجلس و چه در بیرون از مجلس برای ریاست مطرح بود، نکته قابل توجه این است که نام این افراد برای ریاست مجلس را نه صرفاً از طرف خودشان بلکه بعضی افراد این اسامی را مطرح میکردند.
*فراکسیون مستقلین هم داوطلبی برای ریاست مجلس دارد؟
در فراکسیون مستقلین هنوز بر روی این قضیه بحث نکردیم اما معرفی کاندیدا برای ریاست کاندیدا توسط فراکسیون منتفی نیست.
شاید مستقلین از ریاست فردی به جز قالیباف حمایت کنند*احتمال ریاست کدام یک از این افراد برای تصدی ریاست مجلس بیشتر است؟
به نظرم هنوز بسیار زود است که در مورد ریاست مجلس اظهارنظر کنیم چراکه ابتدا باید آرایش دقیق فراکسیونهای سیاسی مشخص شود و بعد از آن تصمیم گرفت. البته ما هم در فراکسیون مستقلین جلساتی داشتیم اما هنوز به صورت مصداقی وارد موضوع ریاست مجلس نشدهایم. لذا داوطلبین باید بیشتر خودشان را مطرح کنند و مواضعشان را مشخص کنند، بعد فراکسیون برای حمایت از دواطلبین تصمیمگیری کند.
*احتمال دارد فراکسیون مستقلین برای ریاست مجلس از فردی غیر از قالیباف حمایت کند؟
بله، نظر افراد است و این احتمال وجود دارد. باید با داوطلبین صحبت کنیم و آنها برنامهها و دیدگاههای خود را مطرح کنند. لذا احتمال همه اتفاقات وجود دارد.
*فراکسیون مستقلین در چه صورت حاضر است از قالیباف برای ریاست مجلس حمایت کند؟
کارهای مجلس یک کار سیاسی است و همه در مجلس یک هدف را دنبال میکنیم و برای تعقیب این اهداف، اسباب، وسایل و ملزوماتی هم در مجلس وجود دارد که ارکان مجلس یکی از مباحث مهم و مطرح در مدیریت مجلس و تعقیب آن اهدافی است که همه منتخبین و فراکسیونهای سیاسی به دنبال اجرایی شدن آنها هستند این برنامهها در مجلس و محفل شکل خواهد گرفت، بحث و بررسی خواهد شد و ارکانی از قبیل کمیسیونها و هیات رئیسه لازم دارد.
طبیعتاً هر فرد یا فراکسیونی بخواهد تاثیرگذار شود باید در این ارکان و اسباب مجلس ایفای نقش کند که بتواند برنامههای خودش را پیاده کند و اگر بنابر تعامل است باید این موضوع هم در نظر گرفته شود. طبیعتاً اگر فراکسیون مستقلین بخواهد با هر فراکسیونی تعامل و همکاری کند حتماً این اعلام آمادگی را خواهد کرد که در شکلگیری ارکان و نهادهای مجلس شورای اسلامی نقشآفرینی کند.
فراکسیون مستقلین برای حمایت از داوطلبین ریاست مجلس شرط نمیگذارد اما...*بنابراین مستقلین به شرط حضور در هیات رئیسه یا حضور در ریاست کمیسیونها از آقای قالیباف یا هر فرد دیگری، حمایت خواهد کرد...
اینکه بگوییم این شرط را میگذاریم شاید ادبیات خوبی نباشد اما طبیعتاً هر کسی به مجلس آمده، اول به مردم حوزه انتخابیه خودش و بعد به مردم کشور متعهد شده است، لذا طبق قانون اساسی همگی متعهد هستند خدمت و کمک کنند، مسائل و مشکلات را حل کنند، که برای حل مشکلات اسباب و عواملی لازم است که ارکان و نهادهای مجلس شورای اسلامی هم جزء آنها است، قطعاً کسی نمیگوید آقا! ما هم میخواهیم این کار را انجام دهیم، دنبال اهداف و برنامههایی هستیم اما در شکلگیری آنها نمیخواهیم مشارکت داشته باشیم. اینکه شدنی نیست. بنابراین ما برای حمایت شرط نمیگذاریم، اما از الزامات کار پارلمانی و سیاسی در تعاملات بین فراکسیونها، مشارکت همین مباحث است.
*در حال حاضر هنوز تکلیف ۴۵ کرسی مجلس مشخص نشده است، از بین این ۴۵ کرسی که داوطلبین آنها هم مشخص هستند، مستقلین چند کاندیدا دارند و میتوانند از اینها یارگیری کنند؟
در صورتی که دوستان رأی بیاورند، ما در بین افرادی که دور دوم وارد مجلس دوازدهم میشوند حدود ۱۰ کرسی را میتوانیم کسب کنیم و امیدواریم که این اتفاق هم بیفتد.
اعضای فراکسیون مستقلین به دنبال لیدری نیستند*به نظر شما در بین چهرههای حاضر در مجلس دوازدهم، چه کسی قدرت منسجم کردن مستقلین در مجلس را دارد و میتواند لیدری این جریان را بر عهده بگیرد و اثرگذاری داشته باشد؟
چهرههای شاخص فراوانی در بین مستقلین هستند و من با آنها صحبت داشتم، در حقیقت افراد توانمند و مدیری وجود دارند که میتوانند از عهده این مسئولیت برآیند. منتهی افرادی که در این فراکسیون حضور دارند به دنبال مسائل لیدری از قبیل اینکه چه کسی باشد، چه کسی نباشد و رئیس چه کسی باشد و نایب رئیس چه کسی باشد، نیستند و شاید یکی از شاخصههای مهم تفکر مستقل این است که خیلی دنبال این مباحث نیستیم و در حقیقت دنبال نتایج هستیم.
اما در مورد اینکه چه افرادی هیات رئیسه فراکسیون را عهدهدار خواهند بود و قبول زحمت خواهند کرد، میتوان گفت افراد زیادی این توان را دارند، امیدواریم اعلام آمادگی کنند و در آن اولین مجمعی که فراکسیون در آستانه تشکیل مجلس دوازدهم خواهد داشت، با نظر اکثریت اعضا مشخص خواهد شد.
در مجلس دوازدهم از نظرات مطهری استفاده خواهیم کرد* مستقلین حاضر در مجلس دوازدهم ذیل لیست صدای ملت که متشکل از برخی احزاب اصلاحطلب و حزب اعتدال و توسعه است، وارد مجلس شدند. تا چه اندازه تصمیمات فراکسیون مستقلین قرار است با بیرون و به ویژه افرادی نظیر علی مطهری هماهنگ شود؟
الزاماً همه آن حدود ۹۰ نفر که اشاره کردم داخل آن لیست نیستند و بسیاری از آنها هم واقعاً مستقل هستند. از طرفی با این هماهنگی بیرونی حساسیتی داریم و آنچه که خصوصاً در مجلس یازدهم اتفاق افتاد، کارهای سفارشی که از بیرون برای مجلس داده شد و تصمیمات عجیب و غریبی که در این حوزه گرفته شد، خوشبختانه بسیاری از آنها نتوانست قانونی شود ولی بعضی از آنها هم توانستند قانونی شوند، این یک تجربه تلخی است.
از اینرو خیلی نمیخواهیم نگاه به بیرون داشته باشیم. البته مشورت و کمک گرفتن از بیرون، از دانشگاهها، اساتید، حوزهها، نخبگان و ذینفعان از الزامات کار مجلس است. حتی جایی در آییننامه مجلس هم آمده که نظرات این قبیل افراد باید گرفته شود، از طرفی ما هم خودمان را بینیاز از نقطه نظرات نمیبینیم اما در مورد اینکه دستورات از بیرون از مجلس صادر شود، یک مقدار نگرانی وجود دارد و در تصمیمگیریهای اساسی حتماً از این موضوع فاصله خواهیم گرفت، به این ترتیب که محور همین نمایندگان و اعضای فراکسیون خواهند بود ولی قطعاً از نقطهنظرات نخبگان و سیاسیون جامعه و کسانی که بسیار دوست داشتیم در جمع ما حضور داشته باشند، در حوزههای مختلف استفاده خواهیم کرد، به دلیل اینکه اسم بردید حتماً از نقطه نظرات مطهری، استفاده خواهیم کرد و کمک خواهیم گرفت.
طرحهای صیانت و شفافیت که برای جامعه مشکل درست کردند، سفارشی از بیرون بودند*نگرانی صدور دستور از بیرون به مجلس فقط مختص به فراکسیون مستقلین است یا اینکه در سایر فراکسیونها هم این نگرانی وجود دارد؟
در مجلس یازدهم این اتفاقات افتاد اما نه برای فراکسیون مستقلین. در مجلس یازدهم از دیدگاه اکثریت فراکسیون مستقلین خیلی محلی از اعراب نبود. اما در کل مجلس آن سفارشاتی که میگیرند، معمولاً برای مجلس و جامعه آسیبزا است.
در حال حاضر فرصت نیست وگرنه میتوانستم به آن طرحها و لوایحی که مجلس یازدهم از بیرون سفارش گرفته، بپردازم. یکی از این موارد که از بیرون سفارش شد طرح شفافیت بود که زمان مجلس را گرفت و در پایان هم به آن شفافیت مد نظر نرسید، بلکه در حد رفع تکلیفی پیش رفت که بسیار حاشیه داشت و بسیار وقت مجلس را گرفت و یا در بحث لایحه حجاب که ۹ ماده را قوه قضاییه به عنوان لایحه فرستاده بود، بعد ۷۰ و چند ماده شد، که مشخص شد آن موارد هم سفارشات بیرونی بود که میآمد.
علاوه بر این طرح صیانت هم کاملاً سفارشی بود و از بیرون آمد. مشاهده کردید این طرحها و لوایح چقدر حاشیه داشتند و وقت مجلس را گرفتند و حتی برای جامعه مشکلاتی درست کرد.
اصلاح قانون انتخابات سفارشی از بیرون بودهمچنین در مورد اصلاح بعضی از قوانین نیز وضعیت به همین ترتیب بود کما اینکه در مورد قانون انتخابات ریاست جمهوری بود که خوشبختانه کنار گذاشته شد و یا بحث انتخابات شوراها که آن هم خوشبختانه کنار گذاشته شد و با اصلاح آنها مخالفت کردیم، همگی سفارشی بودند.
بحث دیگر انتخابات مجلس بود که بخشی از آنها تصویب شد و در عمل هم یکسری مشکلات را ایجاد کرد و لازم است اصلاح شود. اینها نمونهای از اقدامات مجلس یازدهم بود که متأسفانه سفارشی بودند و مشکل ایجاد کردند. به همین دلیل گفتم که نگرانی و ترس این را داریم که بگوییم با بیرون کار خواهیم کرد. البته حتماً مشورت خواهیم گرفت و نظرات و پیشنهادات را میشنویم ولی آن اختیاری که اصل ۸۵ قانون اساسی به نمایندگان داده را به کسی نمیدهیم.
موافقان طرح صیانت حاضر نشدند در صداوسیما با من مناظره کنند*مواردی نظیر عفاف و حجاب، لایحه بودند اما طرح صیانت و طرح شفافیت طرحهایی بودند که از دل خود مجلس بیرون آمدند، به دستوری بودن این طرحها اشاره کردید، فکر میکنید دستورات از طرف کدام جریانات یا جبههها برای مجلس صادر شده است؟
ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که در آن مباحث مذکور وقتی میگویم موضوع بیرون از مجلس بود، شاهد دارم. چنانچه به خاطر دارم صدا و سیما از بنده به عنوان مخالف طرح صیانت دعوت کرد اما هیچ موافقی حاضر نبود بیاید صحبت کند، چراکه در جریان نبودند که صحبت کنند.
در همین شرایط گفتم که طرح صیانت از بیرون سفارشی است که کم کم به این طرف و آن طرف درز کرد، به صدا و سیما آمدند، نشستند و گفتند این را ما نوشته بودیم، منظورمان این بود، مشخص شد که آن را افراد غیر نماینده و خارج از مجلس، طرح صیانت را طراحی کرده بودند.
کمک گرفتن با اینکه طرحی را طراحی کنند و بگویند این را بگیر تصویب بکن، فرق میکند. بنابراین برای ارائه طرح باید نماینده اراده اولیه و تصمیمگیر باشد اما در جهت پختهتر شدن و دقیقتر شدن آن تصمیم میتواند از همه کمک بگیرد و هیچ اشکالی هم ندارد.
فقط لایحه عفاف و حجاب دستکاری نشد، موارد دیگر هم بود*برخورد دستوری در لایحه عفاف و حجاب هم مشهود بود؟
بله، کما اینکه در آخرین نشستی که در خبرگزاری خبرآنلاین داشتیم همین موضوع مطرح شد که همکارم اشاره کرد لایحه حجاب دستکاری شده است. البته به نظرم دستکاری صرفاً در همین لایحه نبود. اتفاقات زیادی در این مجلس افتاد که امیدواریم دیگر انشاءالله دیگر تکرار نشود ولی متأسفانه از این دستکاریها در موارد دیگری هم بود.
*در چه مواردی؟
مجلس گذشت، نمیخواهم وارد این موضوعات شوم چراکه میخواهیم از آن درس بگیریم و نگذاریم این اتفاقات تکرار شود ولی در بسیاری از موارد دستکاری صورت گرفت.
اگر اخلاق حرفهای در مجلس دوازدهم حفظ شود، میتوان تصمیمات خوبی گرفت*در مورد ترکیب اصولگرایان و تندروها، فکر میکنید مجلس یازدهم خوش خیمتر بود یا مجلس دوازدهم؟
به نظر بنده از نظر تعداد، مجلس دوازدهم بهتر و خوشخیمتر است اما از نظر اینکه افراد رادیکالی داخل مجلس هستند، این نکته در مجلس دوازدهم پررنگتر است. بابت اینکه افراد با دیدگاههای متفاوت و حتی رادیکال به مجلس دوازدهم آمدهاند، احساس خطر نمیکنم به شرط اینکه آن اخلاق حرفهای در مجلس رعایت شود. نکته حائز اهمیت این است که همین اختلاف نظرهای عمیق میتواند در بسیاری از کارهای مجلس کمک کند.
به این معنی که وقتی جایی اختلاف نظر باشد، گفتوگو صورت بگیرد، تضارب آرا باشد، معمولاً از آنجا تصمیمات پختهتری بیرون میآید تا جایی که همه بگویند بله و کسی هم اعتراض و بحثی نکند. یعنی سنخ کار مجلس به این ترتیب است که حتماً باید با هر موضوعی، مخالفی و موافقی صحبت کند که ابعاد قضیه باز شود. لذا با وجود چهرههای شاخص چه در فراکسیون مستقلین که افراد شاخص و صاحبنظر زیادی در آن حضور دارند، چه در فراکسیونهای دیگر که افراد شاخص و صاحبنظری وجود دارند و نسبت به آن دیدگاههای خودشان هم مُصِر هستند، همگی به تصمیمات مجلس کمک میکند منتهی به شرط آنکه اخلاق رعایت شود و این فضا حفظ شود که بحثهای عقلایی و منطقی صورت بگیرد و از حاشیهپردازی خودداری شود.
حمایت بیرونی از ریاست قالیباف بر مجلس را رد نمی کنم*شانس ریاست کدام کاندیدا را برای ریاست مجلس بیشتر میدانید؟ آیا ریاست قالیباف از بیرون مجلس حمایت و شارژ میشود؟
این احتمال وجود دارد که ریاست قالیباف از بیرون مجلس شارژ شود و من این را رد نمیکنم اما در مورد اینکه بگوییم شانس کدام کاندیدا برای کسب کرسی ریاست مجلس بیشتر است، نکته این است که هنوز در جمع منتخبین این موضوع را باز نکردیم و صحبت نکردیم.
اما در مجموع به نظر بنده اول باید برنامههای گذشته افراد را مشاهده کنیم به این ترتیب که در جاهای مختلف مدیریتی چه در مجلس چه در غیرمجلس چگونه عمل کردند، همچنین تعهدات و برنامههایی میدهند را باید بررسی کنیم چراکه به هر حال رئیس مجلس در کشور ما یک مقدار متفاوت از سایر کشورها است.
مجلس باید به صورت نماینده محور اداره شود نه فرمانده محوربه عبارت دیگر در سایر کشورها رئیس مجلس در حد سخنگو است اما در کشور ما، رئیس مجلس به عنوان رئیس قوه تلقی میشود و یکسری اختیارات ویژه دارد، در جلسات ویژهای شرکت میکند، گاهاً در مواردی نظیر جلسه سران سه قوه به جای مجلس اظهار نظر میکند و تصمیم میگیرد، به همین خاطر رئیس مجلس مهم است و علاقه داریم کسی در رأس این مجموعه باشد که اولاً به نظرات نمایندگان حتماً اعتنا کند چراکه مجلس نمایندهمحور است، نماینده در مجلس حرف میزند لذا حتماً جایگاه نماینده باید جدی گرفته شود، ضمن اینکه هر کسی که میخواهد رئیس شود باید تعهد بدهد که به نظرات نماینده و نمایندگان توجه کند، به بیان دیگر به نمایندهمحوری توجه کند و رئیسمحوری نباشد و فرماندهی و ریاست تلقی نشود.
اینها مواردی است که ما باید از آن کسانی که نامزد و داوطلب هستند بشنویم و این تعهدات اخلاقی را از دریافت کنیم. بعضاً مجلس کوتاهی کرده بعضی از اختیارات مجلس به شوراهای عالی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی یا شورای عالی فضای مجازی واگذار شده، به این صورت که به زور این اختیارات را از مجلس گرفتهاند که این خودش جای بحث دارد. در موقعیتهای مذکور رئیس مجلس است که دسترسی دارد و میتواند از حقوق مجلس، نمایندگان و ملت دفاع کند. از اینرو باید دیدگاههای داوطلبین ریاست مجلس را مشاهده کنیم و بدانیم که صاحب چه دیدگاههایی هستند چراکه نمیخواهیم یک تصمیم رفاقتی بگیریم.
* این مختصاتی که در مورد ریاست مجلس مطرح کردید به ذهن من آمد که قالیباف کلاً از گزینهها حذف میشود، چراکه از نظر ریاست دستوری و پادگانی اعتراضاتی به او شده است. بنابراین به نظر میرسد قالیباف نمیتواند در این گزینهها مطرح شود، این برداشت از صحبتهای شما درست است؟
باید مشاهده کنیم طرفهایی که نامزد هستند و اعلام آمادگی میکنند، چه نمرهای در آیتمهای مذکور میگیرد، این نمره تعیین کننده است.
داوطلبین ریاست مجلس باید موضع خود را در مورد تحریمها اعلام کنند*چه آیتمهایی؟
در حقیقت داوطلبین باید دیدگاههای خود را نسبت به مسائل معیشتی کشور، داخلی و رفع تحریمها روشن کنند چراکه با شعار نمیشود یکی بگوید تحریم نعمت است. بعد بگوییم بخش اصلی مشکلات مربوط به تحریم و مسائل نقل و انتقال مالی است افراد باید روشن مواضع خود را اعلام کنند و بگویند آیا دنبال طرحی مثل طرح موسوم به لغو تحریمها هستند که باز کار را بدتر کنند یا در این حوزه دنبال یک گشایشی هستند.
* علاوه بر مختصاتی که به مسائل سیاسی برمیگردد آیا مختصات شخصی، فردی، خانوادگی، مواردی که مربوط به حاشیه افراد است، هم میتواند در انتخاب افراد موثر باشد یا خیر؟
طبیعتاً ما کسی را که به عنوان رئیس مجلس انتخاب میکنیم که علیالقاعده ویژگیهای بارز نسبت به آن متوسط مجلس داشته باشد. از نظر سلامت خودش، از نظر مدیریت، توانمندی، سواد، فرهیختگی، باید قاعدتاً از معدل مجلس بالاتر باشد.
*قالیباف این معدل را دارد؟
باید با رقبا بسنجیم. یک امر نسبی است. نمیشود در مورد مطلق فرد اظهارنظر کرد.
رقابت جدی بر سر کرسی ریاست، به نفع مجلس است*آیا شما در فراکسیون مستقلین چکلیست برای انتخاب رئیس مجلس دارید یا خیر؟ به عبارت دیگر برآورد کلی برای جایگاه رئیس مجلس دارید؟ یعنی چک لیست دارید که بگویید هر کسی از این ۲۵ یا ۱۰۰ تا ویژگی حداکثر امتیاز را آورد...
چک لیست نوشته شده نیست ولی نانوشته در ذهن همه وجود دارد. بالاخره میخواهیم فردی را برای ریاست مجلس انتخاب کنیم. البته امتیازات نوشته هم میتواند باشد، به این ترتیب که اگر تعداد کاندیداها زیاد بود باید روی کاغذ بیاوریم که بشود جمعبندی کرد اما اگر تعداد کاندیداها کم باشد، شاید بشود به صورت ذهنی آنها را برآورد کرد.
*آقای ذوالنوری اخیرا اعلام کرد چند نفر به او پیشنهاد کردند برای ریاست مجلس اعلام کاندیداتوری کنند، شما به ذوالنوری چنین پیشنهاد می دهید؟
خیر،البته ما علاقمندیم که تعداد کاندیداها بیشتر باشد. یعنی هر کسی که احتمال میدهد میتواند این مسئولیت را عهدهدار شود، اعلام کاندیداتوری کند چراکه در این شرایط بهتر میتوان انتخاب کرد. در حقیقت اینکه به همه بگوییم خیر، شما توانش را ندارید، آن وقت تعداد کاندیداها بسیار محدود میشود.
بر همین اساس اگر فردی از ما بپرسد داوطلب ریاست مجلس شود یا خیر، نهی نمیکنیم. اتفاقاً هر اندازه تعداد داوطلبین بیشتر باشد، قدرت انتخاب و چالش بیشتر است. اگر هیچ کسی کاندید نشود و یک نفر کاندید شود، او بیخیال مینشیند اما زمانی که چهار، پنج نفری نامزد شوند، یک انتخابات جدی صورت بگیرد، به رأیگیری مرحله دوم بکشد، بعد آن رئیس حواسش را جمع میکند و میگوید من یک یا چند رقیب جدی در این مجلس دارم، از اینرو مجبور میشود آییننامه را رعایت کند، شأن نمایندگان را رعایت کند و مدیریت درست و صحیحی را در مجلس اعمال کند.
به همین دلیل میگویم اگر تعداد بیشتری داوطلب ریاست مجلس باشند و رقابت جدی باشد، به نفع مجلس است، از اینرو از اعلام آمادگی همه دوستان استقبال میکنیم.
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1897947